معنی فارسی florilegia
B1مجموعهای از آثار ادبی و هنری که عموماً شامل نمونههای زیبا و قابل توجه است.
A collection of literary flowers or beautiful things, often in poetry or quotes.
- noun
noun
معنی(noun):
A collection of flowers
معنی(noun):
A patristic anthology
example
معنی(example):
فلوریلیجیا شامل مجموعهای از شعرهای زیبا است.
مثال:
The florilegia contains a collection of beautiful poetry.
معنی(example):
او فلوریلیجی از نقلقولهای مورد علاقهاش منتشر کرد.
مثال:
She published a florilegia of her favorite quotes.
معنی فارسی کلمه florilegia
:
مجموعهای از آثار ادبی و هنری که عموماً شامل نمونههای زیبا و قابل توجه است.