معنی فارسی floruit
B2 /ˈflɔɹ(j)uɪt/فلوریت، به دورهای از فعالیت یا شکوفایی یک فرد اشاره دارد، به ویژه در زمینههای علمی یا هنری.
A term indicating a period of flourishing or peak activity, especially in the arts or sciences.
- noun
noun
معنی(noun):
The time period during which a person, group, culture, etc. is at its peak.
example
معنی(example):
شکوفایی هنرمند در دهه 1990 رخ داد.
مثال:
The artist's floruit occurred during the 1990s.
معنی(example):
بسیاری از محققان درباره زمان دقیق شکوفایی او بحث کردند.
مثال:
Many scholars debated the exact time of his floruit.
معنی فارسی کلمه floruit
:
فلوریت، به دورهای از فعالیت یا شکوفایی یک فرد اشاره دارد، به ویژه در زمینههای علمی یا هنری.