معنی فارسی flota

B1

نیروی دریایی، گروهی از کشتی‌ها که با هم کار می‌کنند.

A fleet of ships or vessels that operate together.

example
معنی(example):

شناورهای کشتی که از سواحل دیده می‌شود، دیدنی است.

مثال:

The flota of ships was impressive to see from the shore.

معنی(example):

آنها یک ناوگان قایق کوچک برای جشن راه‌اندازی کردند.

مثال:

They launched a flota of small boats for the festival.

معنی فارسی کلمه flota

:

نیروی دریایی، گروهی از کشتی‌ها که با هم کار می‌کنند.