معنی فارسی flow chart
B2نموداری که نمایش دهنده مراحل یک فرآیند و جریان اطلاعات است.
A diagram that represents a process, showing the steps and decisions involved.
- noun
noun
معنی(noun):
A schematic representation of how the different stages in a process are interconnected.
example
معنی(example):
ما یک نمودار جریان برای مشخص کردن روند ایجاد کردیم.
مثال:
We created a flow chart to outline the process.
معنی(example):
نمودار جریان به ما کمک کرد فرآیند کار را درک کنیم.
مثال:
The flow chart helped us understand the workflow.
معنی فارسی کلمه flow chart
:
نموداری که نمایش دهنده مراحل یک فرآیند و جریان اطلاعات است.
