معنی فارسی flower-pot

A2

ظرفی برای نگهداری گل‌ها، که به شکل گلدان طراحی شده است.

A container for holding a plant or flowers, typically with drainage holes.

example
معنی(example):

من گلدان را روی لبه پنجره گذاشتم.

مثال:

I placed the flower-pot on the windowsill.

معنی(example):

این گلدان از سرامیک ساخته شده است.

مثال:

This flower-pot is made of ceramic.

معنی فارسی کلمه flower-pot

: معنی flower-pot به فارسی

ظرفی برای نگهداری گل‌ها، که به شکل گلدان طراحی شده است.