معنی فارسی flowerily

B2

به طرز گلدار، به معنای بیان یا نوشتن به شکلی زیبا و شاعرانه.

In a manner that is decorative or ornamental, often used in literary or poetic contexts.

example
معنی(example):

او به طرز گلدار از میان باغ قدم زد.

مثال:

She walked flowerily through the garden.

معنی(example):

این شعر به طرز گلدار نوشته شده بود و پر از تصاویری زنده بود.

مثال:

The poem was written flowerily, full of vivid imagery.

معنی فارسی کلمه flowerily

: معنی flowerily به فارسی

به طرز گلدار، به معنای بیان یا نوشتن به شکلی زیبا و شاعرانه.