معنی فارسی floyt
B1فلوت، ساز بادی که با دمیدن هوا در آن صدا تولید میشود و معمولاً دارای لولهای بلند و باریک است.
A wind instrument made of a tube with holes that is played by blowing air through it.
- NOUN
example
معنی(example):
فلوت ساز موسیقی جذابی است.
مثال:
The floyt is a fascinating musical instrument.
معنی(example):
بسیاری از کودکان در مدرسه یاد میگیرند که فلوت بزنند.
مثال:
Many children learn to play the floyt in school.
معنی فارسی کلمه floyt
:
فلوت، ساز بادی که با دمیدن هوا در آن صدا تولید میشود و معمولاً دارای لولهای بلند و باریک است.