معنی فارسی fluctisonant

B1

نوسان صوتی، صداهایی که به طور مداوم تغییر می‌کنند و حالتی آرامش‌بخش دارند.

Characterized by fluctuating sounds; changing or wavering.

example
معنی(example):

صدای نوسانی امواج آرام‌بخش بود.

مثال:

The fluctuating sound of the waves was calming.

معنی(example):

صدای نوسانی او با حال و هوایش تغییر می‌کرد.

مثال:

His fluctuisonant voice changed with his mood.

معنی فارسی کلمه fluctisonant

: معنی fluctisonant به فارسی

نوسان صوتی، صداهایی که به طور مداوم تغییر می‌کنند و حالتی آرامش‌بخش دارند.