معنی فارسی flumed

B2

بلود، به معنای ایجاد جوی یا کانال برای هدایت آب.

To channel or direct water in a flume or conduit.

example
معنی(example):

رودخانه برای کمک به آبیاری بلود شده بود.

مثال:

The river was flumed to help with irrigation.

معنی(example):

آنها کانال را بلود کردند تا جریان آب را کنترل کنند.

مثال:

They flumed the canal to control the water flow.

معنی فارسی کلمه flumed

:

بلود، به معنای ایجاد جوی یا کانال برای هدایت آب.