معنی فارسی flunker
B1شخصی که در امتحانی یا آزمایشی نمره قبولی نمیآورد.
A person who fails an exam or test.
- NOUN
example
معنی(example):
او پس از اینکه در چندین امتحان رد شد، به عنوان یک نقصکننده شناخته شد.
مثال:
He was labeled a flunker after failing multiple exams.
معنی(example):
بسیاری از دانشآموزان از اینکه به عنوان نقصکننده شناخته شوند، به خاطر شکستهای تحصیلیشان میترسند.
مثال:
Many students fear being called a flunker for their academic failures.
معنی فارسی کلمه flunker
:شخصی که در امتحانی یا آزمایشی نمره قبولی نمیآورد.