معنی فارسی fluorate

B2

فلوراته کردن به فرایند اضافه کردن اتم‌های فلوئور به یک ترکیب شیمیایی اشاره دارد.

The process of introducing fluorine atoms into a chemical compound.

example
معنی(example):

فلوراته به معنای وارد کردن فلوئور به یک ترکیب است.

مثال:

To fluorate means to introduce fluorine into a compound.

معنی(example):

شیمیدان‌ها می‌توانند برخی ترکیبات را فلوراته کنند تا ویژگی‌های آن‌ها را تغییر دهند.

مثال:

Chemists can fluorate certain compounds to alter their properties.

معنی فارسی کلمه fluorate

: معنی fluorate به فارسی

فلوراته کردن به فرایند اضافه کردن اتم‌های فلوئور به یک ترکیب شیمیایی اشاره دارد.