معنی فارسی fluorography

B1

فلورگرافی شیوه‌ای است برای تصویرسازی پروتئین‌ها یا دیگر مولکول‌ها در آزمایشگاه، معمولاً با استفاده از نورفلورسانس.

A technique used in molecular biology to visualize proteins or nucleic acids in gels using fluorescence.

noun
معنی(noun):

Photofluorography

معنی(noun):

Visualisation of radiolabelled material

example
معنی(example):

فلورگرافی یک تکنیک است که برای تجزیه و تحلیل پروتئین‌ها بر روی ژل‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

Fluorography is a technique used to visualize proteins on gels.

معنی(example):

محققان اغلب از فلورگرافی برای شناسایی آنتی‌بادی‌های خاص استفاده می‌کنند.

مثال:

Researchers often use fluorography to detect specific antibodies.

معنی فارسی کلمه fluorography

: معنی fluorography به فارسی

فلورگرافی شیوه‌ای است برای تصویرسازی پروتئین‌ها یا دیگر مولکول‌ها در آزمایشگاه، معمولاً با استفاده از نورفلورسانس.