معنی فارسی flutter-tonguing

B2

تکنیک نوازندگی که در آن زبان به طور سریع و مداوم برای ایجاد صدای خاصی به کار می‌رود.

A technique used by musicians to create a rapid, fluttering effect by rapidly moving the tongue while playing a wind instrument.

example
معنی(example):

موسیقیدان از لرزش زبان برای ایجاد صدای منحصر به فرد استفاده کرد.

مثال:

The musician used flutter-tonguing to create a unique sound.

معنی(example):

با لرزش زبان، فلوت مانند یک پرنده به نظر می‌رسید.

مثال:

With flutter-tonguing, the flute sounded like a bird.

معنی فارسی کلمه flutter-tonguing

: معنی flutter-tonguing به فارسی

تکنیک نوازندگی که در آن زبان به طور سریع و مداوم برای ایجاد صدای خاصی به کار می‌رود.