معنی فارسی fluviatile

B2

فلویاتی به مناطقی اطلاق می‌شود که به رودخانه‌ها مرتبط هستند و شامل سازه‌های طبیعی در امتداد رودها می‌باشد.

Of or relating to rivers or streams, especially in terms of the habitats and ecosystems associated with them.

adjective
معنی(adjective):

Of, pertaining to, or produced by rivers; fluvial

example
معنی(example):

محیط‌های فلویاتی در نزدیکی رودها یافت می‌شوند.

مثال:

Fluviatile environments are found near rivers.

معنی(example):

ماهی‌ها در زیستگاه‌های فلویاتی در آب شیرین به خوبی رشد می‌کنند.

مثال:

Fish in fluviatile habitats thrive in freshwater.

معنی فارسی کلمه fluviatile

: معنی fluviatile به فارسی

فلویاتی به مناطقی اطلاق می‌شود که به رودخانه‌ها مرتبط هستند و شامل سازه‌های طبیعی در امتداد رودها می‌باشد.