معنی فارسی flux gate

B2

مدلی از سنسورهای مغناطیسی که توانایی اندازه‌گیری میدان‌های مغناطیسی را دارد.

A type of sensor used to detect and measure magnetic fields.

example
معنی(example):

فلکس گیت در شناسایی میدان‌های مغناطیسی بسیار ضعیف کمک می‌کند.

مثال:

The flux gate helps in detecting very weak magnetic fields.

معنی(example):

با استفاده از یک فلکس گیت، می‌توانیم نوسانات میدان مغناطیسی زمین را اندازه‌گیری کنیم.

مثال:

Using a flux gate, we can measure the Earth's magnetic field fluctuations.

معنی فارسی کلمه flux gate

: معنی flux gate به فارسی

مدلی از سنسورهای مغناطیسی که توانایی اندازه‌گیری میدان‌های مغناطیسی را دارد.