معنی فارسی fly-away

B1

از ویژگی‌های یک شیء یا مو که به راحتی و آسانی پرواز می‌کند یا بر اثر باد به هر سمتی می‌رود.

Describing something that is loose or free-spirited, often used for hair.

adjective
معنی(adjective):

Disposed to fly away; unrestrained; light and free.

معنی(adjective):

Flighty; frivolous

معنی(adjective):

(of hair) Soft, light, unruly, and difficult to set into a style.

example
معنی(example):

پرنده یک پر زیبا و پروازدار داشت.

مثال:

The bird had a beautiful fly-away feather.

معنی(example):

او امروز موهایش را به سبک پروازدار درست کرده بود.

مثال:

She wore her hair in a fly-away style today.

معنی فارسی کلمه fly-away

: معنی fly-away به فارسی

از ویژگی‌های یک شیء یا مو که به راحتی و آسانی پرواز می‌کند یا بر اثر باد به هر سمتی می‌رود.