معنی فارسی fly-in, fly-out
B1روش کار در برخی صنایع که افراد برای کار به یک مکان دورافتاده میروند و بعد از پایان کار به خانه برمیگردند.
A work schedule where someone flies to a remote location for work and returns home after their shift.
- OTHER
example
معنی(example):
بسیاری از کارگران در مناطق دورافتاده برنامهکاری پروازی دارند.
مثال:
Many workers in remote areas have a fly-in, fly-out schedule.
معنی(example):
سبک زندگی پروازی میتواند خستهکننده باشد.
مثال:
The fly-in, fly-out lifestyle can be exhausting.
معنی فارسی کلمه fly-in, fly-out
:
روش کار در برخی صنایع که افراد برای کار به یک مکان دورافتاده میروند و بعد از پایان کار به خانه برمیگردند.