معنی فارسی fly-posted

B1

به معنای گذاشتن یا نصب کردن آگهی ها به‌ویژه در مکان‌های عمومی.

The act of putting up posters in public places for advertising.

example
معنی(example):

هنرمند آثارش را در سرتاسر محله دیواری کرده است.

مثال:

The artist fly-posted their work throughout the neighborhood.

معنی(example):

این کمپین برای رسیدن به یک جمهور وسیع‌تر در مکان‌های عمومی نصب شده است.

مثال:

The campaign was fly-posted to reach a wider audience.

معنی فارسی کلمه fly-posted

: معنی fly-posted به فارسی

به معنای گذاشتن یا نصب کردن آگهی ها به‌ویژه در مکان‌های عمومی.