معنی فارسی flyblew
B1فلیبلو به معنای یک حشره در حال پرواز است.
A term for an insect that flies.
- NOUN
example
معنی(example):
فلیبلو به سرعت از روی میز رفت وقتی باد وزید.
مثال:
The flyblew quickly off the table when the wind blew.
معنی(example):
او تلاش کرد فلیبلو را قبل از اینکه فرار کند بگیرد.
مثال:
He tried to catch the flyblew before it flew away.
معنی فارسی کلمه flyblew
:
فلیبلو به معنای یک حشره در حال پرواز است.