معنی فارسی flybrush

B1

برس مگس، ابزاری نرم و کوچک برای تمیز کردن سطوح حساس و ظریف.

A soft, small brush used for cleaning delicate surfaces.

example
معنی(example):

او از یک برس مگس برای تمیز کردن سطوح حساس استفاده کرد.

مثال:

He used a flybrush to clean the delicate surfaces.

معنی(example):

برس مگس کار را برای برداشتن گرد و غبار از مجسمه‌ها آسان کرد.

مثال:

The flybrush made it easy to remove dust from the figurines.

معنی فارسی کلمه flybrush

: معنی flybrush به فارسی

برس مگس، ابزاری نرم و کوچک برای تمیز کردن سطوح حساس و ظریف.