معنی فارسی flying disk
A2دیسکی که توانایی پرتاب به سمت جلو و پرواز در هوا را دارد.
A disk that is designed to be thrown and can glide through the air.
- NOUN
example
معنی(example):
یک دیسک پرنده میتواند در یک میدان بزرگ پرتاب شود.
مثال:
A flying disk can be thrown across a large field.
معنی(example):
او دیسک پرنده را با مهارت بالا پرتاب کرد.
مثال:
He threw the flying disk with great skill.
معنی فارسی کلمه flying disk
:
دیسکی که توانایی پرتاب به سمت جلو و پرواز در هوا را دارد.