معنی فارسی flying wing

B2

هواگردی که در آن بدنه و بال به صورت یک واحد یکپارچه طراحی شده‌اند.

An aircraft design that features a single, continuous wing structure without a distinct fuselage.

noun
معنی(noun):

A tailless fixed-wing aircraft that has no definite fuselage

example
معنی(example):

طراحی بال پرنده به خاطر شکل منحصر به فردش شناخته شده است.

مثال:

The flying wing design is known for its unique shape.

معنی(example):

بسیاری از هواپیماهای مدرن از پیکربندی بال پرنده برای بهینه‌سازی استفاده می‌کنند.

مثال:

Many modern aircraft use the flying wing configuration for efficiency.

معنی فارسی کلمه flying wing

: معنی flying wing به فارسی

هواگردی که در آن بدنه و بال به صورت یک واحد یکپارچه طراحی شده‌اند.