معنی فارسی flyte
B1پرواز به خصوص در مورد پرندگان شکاری.
The act of flying, especially in relation to birds of prey.
- NOUN
example
معنی(example):
پرواز عقاب یک منظره چشمنواز است.
مثال:
The flyte of a hawk is an impressive sight.
معنی(example):
او با شگفتی پرواز را تماشا کرد در حالی که پرنده شکار میکرد.
مثال:
He watched the flyte with fascination as the bird hunted.
معنی فارسی کلمه flyte
:
پرواز به خصوص در مورد پرندگان شکاری.