معنی فارسی foeticide
B2عمل از بین بردن جنین، به ویژه به دلایل اجتماعی و فرهنگی.
The deliberate act of terminating a pregnancy based on the fetus's characteristics.
- noun
noun
معنی(noun):
An abortion, specifically, the killing of a fetus.
معنی(noun):
One who kills a fetus.
example
معنی(example):
فوتی‌ساید یک مشکل جدی است که بسیاری از کشورها به آن پرداخته‌اند.
مثال:
Foeticide is a serious issue that many countries are addressing.
معنی(example):
تلاش‌هایی برای جلوگیری از فوتی‌ساید و ترویج برابری جنسیتی در حال انجام است.
مثال:
Efforts are being made to prevent foeticide and promote gender equality.
معنی فارسی کلمه foeticide
:
عمل از بین بردن جنین، به ویژه به دلایل اجتماعی و فرهنگی.
