معنی فارسی fofarraw
B2زرق و برق، به معنای زینت و جذابیت و نمایشهای زنده.
Extravagance; showy or ostentatious displays, often associated with celebrations.
- NOUN
example
معنی(example):
زرق و برق جشنواره یک جشن بزرگ از فرهنگ بود.
مثال:
The foofarraw of the festival was a great celebration of culture.
معنی(example):
در طول رژه، زرق و برق و هیجان زیادی در میان جمعیت وجود داشت.
مثال:
During the parade, there was much foofarraw and excitement among the crowd.
معنی فارسی کلمه fofarraw
:
زرق و برق، به معنای زینت و جذابیت و نمایشهای زنده.