معنی فارسی fogless
B1بدون مه، به فضا و محیطی اشاره دارد که در آن غلظت مه وجود ندارد و دید کامل است.
Free from fog; typically used to describe weather conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صبح بدون مه امکان دید واضح را فراهم کرد.
مثال:
The fogless morning allowed for clear visibility.
معنی(example):
او روزهای بدون مه را برای کوهنوردی ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers fogless days for hiking.
معنی فارسی کلمه fogless
:
بدون مه، به فضا و محیطی اشاره دارد که در آن غلظت مه وجود ندارد و دید کامل است.