معنی فارسی foisting
B1 /ˈfɔɪstɪŋ/به معنای تحمیل یا واگذار کردن چیزی به فرد دیگری، به ویژه به‌طرزی ناپسند یا غیر منصفانه.
Imposing something upon someone, often in an unfair manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To introduce or insert surreptitiously or without warrant.
معنی(verb):
To force another to accept especially by stealth or deceit.
معنی(verb):
To pass off as genuine or worthy.
example
معنی(example):
او مسئولیت‌های خود را به دوش دیگران می‌اندازد.
مثال:
He is foisting his responsibilities onto others.
معنی(example):
اجازه ندهید که او باز هم مشکلاتش را بر دوش شما بیندازد.
مثال:
Don't allow him to keep foisting his problems on you.
معنی فارسی کلمه foisting
:
به معنای تحمیل یا واگذار کردن چیزی به فرد دیگری، به ویژه به‌طرزی ناپسند یا غیر منصفانه.
