معنی فارسی folkier

B1

پُرنکته‌تر به سبک فولک، اشاره به ویژگی‌هایی دارد که بیشتر به موسیقی فولک مربوط می‌شود.

More characteristic of folk music; having qualities typical of folk genres.

adjective
معنی(adjective):

Of, or relating to folk music

example
معنی(example):

این آهنگ از بقیه آهنگ‌ها پُرنکته‌تر به نظر می‌رسد.

مثال:

This song sounds folkier than the others.

معنی(example):

سبک هنرمند در طول سال‌ها بیشتر به سبک فولک میل کرده است.

مثال:

The artist's style has become folkier over the years.

معنی فارسی کلمه folkier

: معنی folkier به فارسی

پُرنکته‌تر به سبک فولک، اشاره به ویژگی‌هایی دارد که بیشتر به موسیقی فولک مربوط می‌شود.