معنی فارسی folklorish
B1فولکلوریش به تصاویری یا ویژگیهایی اطلاق میشود که به فولکلور ربط دارد، اما ممکن است بهطور کامل سنتی نباشد.
Having characteristics reminiscent of folklore, but not strictly adhering to traditional forms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک هنرمند کمی فولکلوریک بود و از سنتهای محلی الهام گرفته بود.
مثال:
The artist's style was slightly folklorish, inspired by local traditions.
معنی(example):
انتخابهای تزئینی او جاذبهای فولکلوریک داشت که یادآور داستانهای قدیمی بود.
مثال:
Her decoration choices had a folklorish charm, reminiscent of old stories.
معنی فارسی کلمه folklorish
:فولکلوریش به تصاویری یا ویژگیهایی اطلاق میشود که به فولکلور ربط دارد، اما ممکن است بهطور کامل سنتی نباشد.