معنی فارسی follow one's nose
B2به احساس درونی خود اعتماد کردن و بر اساس آن عمل کردن.
To trust your instincts and go where they lead you.
- verb
verb
معنی(verb):
To proceed straight ahead; to continue forward.
example
معنی(example):
اگر گم شدهای، فقط به حس خود اعتماد کن تا راهت را به خانه پیدا کنی.
مثال:
If you're lost, just follow your nose to find your way home.
معنی(example):
او تصمیم گرفت به حس خود اعتماد کند و ببیند مسیر او را به کجا میبرد.
مثال:
He decided to follow his nose and see where the trail led.
معنی فارسی کلمه follow one's nose
:به احساس درونی خود اعتماد کردن و بر اساس آن عمل کردن.