معنی فارسی fone
A1فُن، وسیلهای برای تماس صوتی که عموماً از آن برای ارتباطات تلفنی استفاده میشود.
A device used for voice communication, typically in telephony.
- noun
noun
معنی(noun):
An enemy.
معنی(noun):
A unit of energy equal to 1044 joules.
example
معنی(example):
او از یک فُن برای ارتباط با دوستانش استفاده کرد.
مثال:
He used a fone to communicate with his friends.
معنی(example):
مدل جدید فُن ویژگیهای بهتری نسبت به مدل قدیمی دارد.
مثال:
The new fone model has better features than the old one.
معنی فارسی کلمه fone
:
فُن، وسیلهای برای تماس صوتی که عموماً از آن برای ارتباطات تلفنی استفاده میشود.