معنی فارسی food processing
B1فرآوری غذا به روشهایی اشاره دارد که مواد غذایی برای نگهداری و مصرف بهینه تغییر شکل داده میشوند.
The transformation of raw ingredients into food products through various physical and chemical processes.
- NOUN
example
معنی(example):
فرآوری غذا شامل تبدیل مواد اولیه خام به محصولات قابل مصرف است.
مثال:
Food processing involves transforming raw ingredients into consumable products.
معنی(example):
بسیاری از غذاها تحت فرآوری غذا قرار میگیرند تا عمر مفید آنها افزایش یابد.
مثال:
Many foods undergo food processing to increase their shelf life.
معنی فارسی کلمه food processing
:
فرآوری غذا به روشهایی اشاره دارد که مواد غذایی برای نگهداری و مصرف بهینه تغییر شکل داده میشوند.