معنی فارسی foodchain
B1زنجیره غذایی، الگوی ارتباط بین موجودات زنده و نحوه انتقال انرژی و مواد مغذی از یک موجود به موجود دیگر را توصیف میکند.
A series of organisms each dependent on the next as a source of food.
- noun
noun
معنی(noun):
The feeding relationships between species in a biotic community.
معنی(noun):
A hierarchy.
example
معنی(example):
زنجیره غذایی نشان میدهد که چگونه گیاهان و حیوانات در طبیعت به هم متصل هستند.
مثال:
A food chain shows how plants and animals are connected in nature.
معنی(example):
زنجیره غذایی با تولیدکنندگانی مانند گیاهان شروع میشود.
مثال:
The food chain starts with producers like plants.
معنی فارسی کلمه foodchain
:
زنجیره غذایی، الگوی ارتباط بین موجودات زنده و نحوه انتقال انرژی و مواد مغذی از یک موجود به موجود دیگر را توصیف میکند.