معنی فارسی foodcrop

B1

محصول غذایی، گیاهی که برای تولید محصولاتی که به‌خورد انسان می‌رسد، کشت می‌شود.

A plant grown for human consumption.

example
معنی(example):

محصول غذایی هر گیاهی است که به‌طور خاص برای غذا کشت می‌شود.

مثال:

A foodcrop is any plant that is grown specifically for food.

معنی(example):

ذرت یکی از محصولات غذایی رایج در بسیاری از نقاط جهان است.

مثال:

Maize is a common foodcrop in many parts of the world.

معنی فارسی کلمه foodcrop

: معنی foodcrop به فارسی

محصول غذایی، گیاهی که برای تولید محصولاتی که به‌خورد انسان می‌رسد، کشت می‌شود.