معنی فارسی foot spa
B1محل یا سیستمی برای شستشو و ماساژ پاها به منظور آرامش یافتن.
A place or process designed for pampering, cleaning, and massaging the feet.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک جلسه آرامشبخش در سالن ماساژ پا لذت برد.
مثال:
She enjoyed a relaxing session at the foot spa.
معنی(example):
بازدید از سالن ماساژ پا میتواند پاهای خسته را تسکین دهد.
مثال:
Visiting a foot spa can relieve tired feet.
معنی فارسی کلمه foot spa
:
محل یا سیستمی برای شستشو و ماساژ پاها به منظور آرامش یافتن.