معنی فارسی foot spas
B2جایی که خدمات مختلفی برای راحتی و درمان پاها ارائه میشود، معمولاً شامل ماساژ و حمامهای سرد و گرم.
Establishments that offer therapeutic services for the feet including massages and baths.
- NOUN
example
معنی(example):
از بازدید از آبگرم پا بعد از یک هفته طولانی لذت میبرم.
مثال:
I enjoy visiting foot spas after a long week.
معنی(example):
بسیاری از مردم برای آرامش و درمان به آبگرمهای پا مراجعه میکنند.
مثال:
Many people visit foot spas for relaxation and therapy.
معنی فارسی کلمه foot spas
:
جایی که خدمات مختلفی برای راحتی و درمان پاها ارائه میشود، معمولاً شامل ماساژ و حمامهای سرد و گرم.