معنی فارسی foot-walked
B1پیادهروی کردن به صورت گذشته، فعل بودن در یک فعالیت پیادهروی.
The past tense of foot-walk, referring to having walked.
- VERB
example
معنی(example):
آنها دیروز از پارک پیادهروی کردند.
مثال:
They foot-walked through the park yesterday.
معنی(example):
او سال گذشته هر روز به مدرسه پیادهروی میکرد.
مثال:
She foot-walked to school every day last year.
معنی فارسی کلمه foot-walked
:
پیادهروی کردن به صورت گذشته، فعل بودن در یک فعالیت پیادهروی.