معنی فارسی footcandle

B1

فتوکانده واحدی برای اندازه‌گیری نور است که به مقدار نوری که بر روی یک سطح یک فوتی می‌تابد، اشاره دارد.

A unit of illumination equal to one lumen per square foot.

example
معنی(example):

یک فتوکانده مقدار نوری که بر روی یک سطح دریافت می‌شود را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

A footcandle measures the amount of light received on a surface.

معنی(example):

اتاق با ۵۰ فتوکانده روشن شد تا دید مطلوبی فراهم شود.

مثال:

The room was lit at 50 footcandles for optimal visibility.

معنی فارسی کلمه footcandle

:

فتوکانده واحدی برای اندازه‌گیری نور است که به مقدار نوری که بر روی یک سطح یک فوتی می‌تابد، اشاره دارد.