معنی فارسی footganger

B1

پیاده‌روید، کسی که پیاده سفر می‌کند و معمولاً به پیاده‌روی به عنوان وسیله‌ای برای جابجایی اعتماد دارد.

A person who walks or travels on foot.

example
معنی(example):

یک پیاده‌رويد کسی است که با پای خود سفر می‌کند.

مثال:

A footganger is someone who travels on foot.

معنی(example):

در شهر، پیاده‌رویدان پیاده‌روی را به رانندگی ترجیح می‌دهند.

مثال:

In the city, footgangers prefer walking over driving.

معنی فارسی کلمه footganger

:

پیاده‌روید، کسی که پیاده سفر می‌کند و معمولاً به پیاده‌روی به عنوان وسیله‌ای برای جابجایی اعتماد دارد.