معنی فارسی foothalt
B1ایستگاههای پا، مکانی برای توقف و استراحت موقت در طول فعالیتهای ورزشی مانند کوهنوردی.
A brief stop made during a journey, especially while hiking.
- NOUN
example
معنی(example):
ایستگاههای پا توقف موقتی یا وقفهای در حین کوهنوردی هستند.
مثال:
A foothalt is a temporary stop or pause during a hike.
معنی(example):
ما برای استراحت و لذت بردن از منظره یک توقف کوتاه داشتیم.
مثال:
We took a foothalt to rest and enjoy the view.
معنی فارسی کلمه foothalt
:ایستگاههای پا، مکانی برای توقف و استراحت موقت در طول فعالیتهای ورزشی مانند کوهنوردی.