معنی فارسی foothot

B1

احساس گرما یا داغی در پاها، به ویژه بعد از فعالیت فیزیکی.

The sensation of warmth or heat in the feet, typically after physical activity.

example
معنی(example):

او همیشه بعد از دویدن کمی احساس گرما در پاهایش می‌کرد.

مثال:

He always felt a bit foothot after running.

معنی(example):

پاهایش بعد از پیاده‌روی طولانی گرم شد.

مثال:

Her feet became foothot after the long hike.

معنی فارسی کلمه foothot

:

احساس گرما یا داغی در پاها، به ویژه بعد از فعالیت فیزیکی.