معنی فارسی footles

B1

پا به پا کردن، به معنای گفتمان بی‌اهمیت یا پیش پا افتاده.

To engage in trivial or pointless talk.

verb
معنی(verb):

To waste time; to trifle.

معنی(verb):

To talk nonsense.

example
معنی(example):

او توانست راهش را در مکالمه پا به پا کند.

مثال:

He managed to footle his way through the conversation.

معنی(example):

وقتی چیزی مهم برای گفتن ندارید، راحت می‌توانید پا به پا کنید.

مثال:

It's easy to footle about when you have nothing important to say.

معنی فارسی کلمه footles

: معنی footles به فارسی

پا به پا کردن، به معنای گفتمان بی‌اهمیت یا پیش پا افتاده.