معنی فارسی footmarks

B1

رد پا، نشانه‌هایی از پا که بر روی زمین یا سطحی دیگر باقی می‌ماند.

Marks left by feet on a surface, often indicating direction or presence.

noun
معنی(noun):

Footprint (an impression made by a foot)

example
معنی(example):

رد پای روی شن‌ها ما را به کمپ رساند.

مثال:

The footmarks in the sand led us to the camp.

معنی(example):

ما رد پای آنها را دنبال کردیم تا کوهنوردان گمشده را پیدا کنیم.

مثال:

We followed the footmarks to find the lost hikers.

معنی فارسی کلمه footmarks

: معنی footmarks به فارسی

رد پا، نشانه‌هایی از پا که بر روی زمین یا سطحی دیگر باقی می‌ماند.