معنی فارسی footnoting

B2

یادداشت پایینی، اشاره‌ای به منابع یا توضیحات اضافی که معمولاً در زیر صفحه قرار می‌گیرد و به درک بهتر متن کمک می‌کند.

The act of providing references or additional information at the bottom of a page related to content in the main text.

verb
معنی(verb):

To add footnotes to a text.

example
معنی(example):

نویسنده منابع استفاده شده در مقاله را یادداشت پایینی می کند.

مثال:

The author is footnoting the sources used in the paper.

معنی(example):

زمانی که گزارشی را می نویسید، فراموش نکنید که یادداشت پایینی را آغاز کنید.

مثال:

When writing a report, don't forget to start footnoting.

معنی فارسی کلمه footnoting

: معنی footnoting به فارسی

یادداشت پایینی، اشاره‌ای به منابع یا توضیحات اضافی که معمولاً در زیر صفحه قرار می‌گیرد و به درک بهتر متن کمک می‌کند.