معنی فارسی footrot
B2بیماری عفونی که به پاهای دامها آسیب میزند و معمولاً در دامداریها مشاهده میشود.
An infectious disease affecting the hooves of animals, especially sheep.
- noun
noun
معنی(noun):
A hoof infection, infectious pododermatitis, that is commonly found in sheep, goat, and cattle.
example
معنی(example):
پا خوره، بیماری شایعی در گوسفندها است.
مثال:
Footrot is a common disease in sheep.
معنی(example):
کشاورزان باید پا خوره را مدیریت کنند تا گله خود را سالم نگه دارند.
مثال:
Farmers need to manage footrot to keep their flock healthy.
معنی فارسی کلمه footrot
:
بیماری عفونی که به پاهای دامها آسیب میزند و معمولاً در دامداریها مشاهده میشود.