معنی فارسی foppishly
B1فاپی به معنای رفتار به صورت نمایشی و غیرطبیعی در موقعیتهای اجتماعی است.
In a manner that is characterized by excessive concern for appearance or style.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز فاپی در خیابان راه میرفت و توجه عابرین را جلب میکرد.
مثال:
He walked foppishly down the street, drawing stares from passersby.
معنی(example):
بازیگران به طور فاپی نقشهای خود را در نمایش اغراق کردند.
مثال:
The actors foppishly exaggerated their roles in the play.
معنی فارسی کلمه foppishly
:
فاپی به معنای رفتار به صورت نمایشی و غیرطبیعی در موقعیتهای اجتماعی است.