معنی فارسی for instance
B1به عنوان مثال، به معنی این است که نمونه‌ای از چیزی را بیان کنیم.
For example; used to introduce a specific instance or example.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
As an example.
example
معنی(example):
من میوه‌ها را دوست دارم، به عنوان مثال، سیب و پرتقال.
مثال:
I love fruit, for instance, apples and oranges.
معنی(example):
شما باید یک ورزش متفاوت را امتحان کنید، به عنوان مثال، تنیس یا بسکتبال.
مثال:
You should try a different sport, for instance, tennis or basketball.
معنی فارسی کلمه for instance
:
به عنوان مثال، به معنی این است که نمونه‌ای از چیزی را بیان کنیم.
