معنی فارسی for love
A2برای عشق، به معنای کار یا عمل کردن به خاطر محبت و احساسات عاشقانه است.
Doing something out of love or affection for someone.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
او برای عشق به شهر نقل مکان کرد.
مثال:
She moved to the city for love.
معنی(example):
او برای عشق یک شغل جدید آغاز کرد، خواهان حمایت از شریک زندگیش.
مثال:
He started a new job for love, wanting to support his partner.
معنی فارسی کلمه for love
:
برای عشق، به معنای کار یا عمل کردن به خاطر محبت و احساسات عاشقانه است.