معنی فارسی for now
A2فعلاً، به معنی در حال حاضر و بهطور موقت.
For the present time; temporarily.
- ADVERB
example
معنی(example):
بیایید فعلاً اینجا بمانیم و بعد تصمیم بگیریم.
مثال:
Let's stay here for now and decide later.
معنی(example):
فعلاً این راهحل به نظر میرسد که کار میکند.
مثال:
For now, this solution seems to be working.
معنی فارسی کلمه for now
:
فعلاً، به معنی در حال حاضر و بهطور موقت.
