معنی فارسی for one's liking
B1برای سلیقه کسی، به معنای اینکه چیزی با علاقه یا سلیقه شخصی فرد مطابقت ندارد.
Used to express that something does not meet a person's preferences.
- OTHER
example
معنی(example):
این کتاب برای سلیقه من کمی بیش از حد طولانی است.
مثال:
This book is a bit too long for my liking.
معنی(example):
غذا به خاطر سلیقه او خیلی تند بود.
مثال:
The food was too spicy for her liking.
معنی فارسی کلمه for one's liking
:برای سلیقه کسی، به معنای اینکه چیزی با علاقه یا سلیقه شخصی فرد مطابقت ندارد.